نمازجمعه اقامه شده در مرکز اسلامی هامبورگ

بسمه تعالي شأنه الحمد لله النّاشر في الخلقِ َفضَله . و الباسطِ فيهم بالجود يده . نحمده في جميعِ اموره و نستعينه علي رعايةِ حقوقِه و نشهد أن لاإله غيره و أنَّ محمدًا عبده و رسوُله. صلوات و درود خداوند بر پيامبر خاتم حضرت محمد (ص) و بر خاندان طاهرينش.
عباد الله اوصيكم و نفسي بتقوي الله: خودم و شما را به تقواي الهي و پرهيزكاري دعوت مي كنم. اما بعد: در جلسه گذشته اي كه خدمت شما بودم در ذيل موضوع دشمنان سلوك به شيطان و جايگاه او در دشمني ورزي با انسان پرداختيم و در خصوص شيوه هاي شيطاني سخن گفتيم. به شيوه تحريك نفس و پس از آن به وسوسه گري شيطان اشاره كرديم. در كتاب شريف اصول كافي بابي داريم به نام باب «وسوسه و حديث نفس» كه در آن برخي روايات صادره از معصومين (ع) در خصوص وسوسه هاي شيطان ذكر شده است . از اين روايات استفاده مي شود كه اولا وسوسه خواطر ذهني و قلبي است كه شيطان آن را به دل مي افكند يا به ذهن عبور مي دهد. وقتي ا ز امام پرسيده مي شود كه فلان مطلب در دلم افتاد (وقَع في قلبي) يا فلان مسأله در ذهنم خطور مي كند (يخطِر علي بالي) يعني وسوسه مي شدم يا وسوسه مي شوم كه آن كار را انجام دهم . جالب اينجاست كه در يكي از روايات وقتي يك وسوسهء بزرگ شيطاني در مورد آفرينش خداون د به ذهن يكي از مسلمانان خطور مي كند و اين فرد به رسول الله عرض مي كند من هلاك شدم (از نگراني اين وسوسه ) رسول الله (ص) مي فرمايد : آن خبيث نزد تو آمده (أتاك الخبيث) يعني در يك تفسير و تعبير آشكار، كشاف حقايق، پرده برداري مي كند و نه تنها مي فرمايد كه آن خ بيث (شيطان) نزد تو آمده كه جزئيات وسوسهء او را هم قبل از آن كه خود شخص سخن بگويد بيان مي دارد . پس نكتهء دومي كه از اين روايات استفاده مي كنيم آنست كه علاوه بر آنكه وسوسه هاي شيطان قلب و ذهن انسان را هدف قرار مي دهد، در اين وسوسه گري شيطان به سراغ انسان و ن زد انسان مي آيد . چنانكه ديديم با لغت (أتاك) يعني به نزد تو آمد مي فرمايد. يا در بيان ديگري كه امام باقر (ع) در نقل قول جمله رسول الله (ص) مي فرمايد: أظُن العدو الحاضر أتاك (به گمانم كه دشمن حاضر نزد تو آمده است.) نكته سومي كه از اين روايات دريافت مي كنيم آنست كه وسوسه شيطان براي وقتي است كه شيطان پس از مقابله با رفتار انسان و جلوگيري و مخالفت در اعمال موفق نشد از راه وسوسه به پيش مي آيد تا انسان را به لغزش بياندازد. چنانكه امام محمد باقر (ع) از رسول گرامي اسلام (ص) نقل مي فرمايد كه آن حضرت فرمود: إن الشيطان أتاكم مِن قِبلِ الأعمالِ َفَلم يقْوِ عَليكم فأتاكم من هذا الوجه لِكي يستزِ لكم يعني وقتي در مقابلهء عملي در رفتار و كردار انسان موفق نشد به سراغ ذهن و قلب آدمي مي آيد و از راه وسوسه مي خواهد تا انسان را به لغزش و انحراف بياندازد . چنانكه مي بينيد در هر دومورد باز هم فعل أتاكم استفاده شده است . يعني شيطان به سراغ اعمال شما و به سراغ ذهن و خاطر شما مي آيد. و نكتهء چهارم مستفيد از اين روايات، راه مقابلهء با وسوسه هاي شيطاني است كه در بيانات مختلف از حضرات معصومين (ع) آمده است . وقتي اين وسوسه رخ داد مي بايد با ياد خداوند و ذكر (لا اله الا الله) با آن مقابله كرد و در واقع پناه جوي خداوند متعال شد. در يكي از اين روايات است كه شخصي از امام صادق (ع) از وسوسه پرسش مي كند _ ولو وسوسه اي كه بسيار شد و اين اتفاق افتاد مي گويي لا اله الا الله ‌‌‍‌‌[عن محمد بن حمران قال: سألت أبا عبدالله عليه السلام عن الوسوسه و أن كثرت، فقال: لا شيء فيها تقول: لا اله الا الله] در روايتي ديگر جميل بن دراج است كه اين تعليمي مجرب را در نزد امام صادق (ع) به عنوان يك راه مقابلهء موفقيت آميز بيان مي دارد و عرض مي كند كه هر گاه چيزي در دلم مي افتاد ذكر لاإله الا الله را مي گفتم و آن از دلم بيرون مي رفت [فكّلما وَقع في قلبي شيء قُلت : لا إله الا الله، َفيذهب عني] پس مي توانيم بگوئيم اين حملهء ذهنيِ وسوسه با يك حمله و پاتكِ ذهنيِ ياد خداوند دفع مي شود. چنانكه در روايتي كه قبلا از رسول الله (ع) نقل شد و ايشان فرمودند وقتي شيطان موفق نشد در اعمالتان بر شما پيروز شود از راه وسوسه و ذهن به پيشتان مي آيد؛ در ادامه مي فرمايند پس هر گاه چنين شد (يعني وسوسه شديد) هر يك از شما خداوند را به يگانگي اش ياد كند و به خاطر آورد [فإذا كان كذلك فْليذكر أحدكم اللهَ وحده] مي بينيم كه وسوسه اگرچه راه مهمي براي نفوذ شيطان در قلب و ذهن ماست ولي كن ذكر و ياد واقعي خداوند اين راه را مسدود مي كند . نكتهء مهم اينست كه بدانيم اگر راه قلب و ذهن خود را بر شيطان نبنديم و پر از ياد خداوند نكنيم شيطان با وسوسه گري هايش وارد مي شود و اگر توجه نكنيم همانجا مترل مي گزيند و سكونت مي گيرد . چنانكه در روايت است كه «قلب المؤمن حرم الله فلا تسكن في حرم الله غيره» قلب مؤمن حريم و حرم خداوند است، پس در حرمي كه متعلق به اوست، غير از حضرت دوست كسي را جاي مده ! در دعاهاي صحيفهء سجاديه هم از امام زين العابدين (ع) مي خوانيم كه آنحضرت در پناه بردن به خداوند از وسوسه هايش چنين مي فرمايد: اللهم لا تجعل َله في قلوبنا مدخلا و لا توطِّنن َله فيما َلدينا مترِلا (يعني خداوندا ! براي شيطان در دلهايمان راه ورود و نفوذ قرار مده و براي او در وجودمان جاي پا و مقري فراهم نساز) از آن سو مي بينيم حضرت علي (عليه السلام) در خطبهء 7 نهج البلاغه هنگامي كه صفات افرادي كه مقهور شيطان شده اند را بيان مي فرمايد، كساني را با اين خصوصيات ذكر مي كنند كه اين راه ورود و نفوذ را براي شيطان در سينه هايشان باز گذارده و با سكني گزيدن در وجود اين افراد، شيطان در دامانشان پرورش يافته است: «فباض و َفرخ في صدورهم و دب و درج في حجورهم» تعبير امام علي (ع) بسيار زيباست. مي فرمايد شيطان در سينه هاي آنها تخم گذاري كرد و جوجه گذاشت و با آنها آميزش كزد. يعني سينه اين افراد پرورشگاه شيطان شده و تا حدي به پيش رفته كه به تدريج با آنها در آميحته است. 3- پنهان كاري سومين مورد از شيوه هاي شيطاني مخفي كاري و پنهان كاري اوست . يعني از راه ها و روشهايي كه به سادگي قابل مشاهده و رؤيت نيست عمل مي كند . اين صفت شيطان به دو گونه قابل بيان است. يكي بر طبق آنچه كه مفسرين در ذيل آيه «من شر الوسواس الخناس» گفته اند و در توضيح كلمه «خناس» است يعني كسي كه پس از پيدايي و آشكار بودن، سريعا پنهان مي شود. خناس صيغه مبالغه از مصدر خنوس است و خنوس مخفي شدن بعد از پيدايي است. بنابر اين خنّاس يعني كسي كه بسيار اين كار را انجام مي دهد. «وسواس الخناس» يعني كسي كه بسيار انسان را وسوسه مي كند و به محض اينكه انسان كه غافل شد به پيش آيد و وسوسه كند. بنابراين نتيجه مي گيريم كه در اين معني پنهان شدن و خناسي براي مقام ذاكر، شيطان وسوسه گري مي كند. چنانكه در روايتي از اين عباس است كه از قول رسول گرامي اسلام (ص) نقل مي كند كه مي فرمايد: «الشيطان جاثمٌ علي قلبِ إبن آدم، فإذا ذكر الله تعالي خنس و إذا َ غَفل و سوس» [ر. ك. سيد قطب، تفسير في ظلال القرآن] (شيطان چسبيده است به قلب آدميزاده، پس هنگامي كه او خداي را به ياد آورد مخفي مي شود و هنگامي كه غافل از ياد خدا شد به وسوسه مشغول مي گردد.) يك معني دومي هم براي پنهان كاري شيطان قابل ذكر است و آن اعم از معني خناس است كه ذكر شد . به اين معني كه شيطان اساسًا در همهء شيوه هايش آشكارا و روشن و واضح عمل نمي كند و وارد نمي شود . يعني حتي در وسوسه گري اش نيز اين پنهان كاري و مخفي كاري نهفته است و آشكارا در قلب انسان وارد نمي شود . چنانكه حضرت امير (ع) در خطبه 83 نهج البلاغه وقتي به تقواي الهي توصيه مي فرمايند و ما را از شيطان بر حذرمي دارند مي فرمايند: خداوند شما را از دشمني كه پنهاني و مخفيانه در سينه ها راه مي گشايد و نفوذ مي كند و نجوا كنان و به آرامي در گوشهايتان مي دمد بر حذر داشته است: «و حذَّركم عدوًا نَفد في الصدرِ خفِيًا ونَفث في الآذانِ نجِيًا» 4- تزيين عمل زشت: يكي ديگر از شيوه هاي شيطاني در فريفتن انسان آنست كه قوهء تشخيص انسان را به زحمت انداخته تا كساني ك ه در انتخاب راه هاي درست كم دقتي دارند، دچار اشتباه در تشخيص شوند . خداوند در قرآن كريم در چندين مورد تزيين عمل زشت توسط شيطان را يادآوري مي كند . اين آراستن و زيبا جلوه دادن عمل ناپسند و كريه باعث آن مي شود كه فردي كه آن كار بد را انجام داده است نه تنها پ شيمان نشود بلكه به تكرار و استمرارِ آن كار زشت بپردازد . در سورهء نحل آيهء 63 خداوند مي فرمايد: به خدا قسم كه ما پيامبران را به سوي امتهايي قبل از تو فرستاديم . سپس شيطان كردار و اعمال آنها را در نظرشان زينت داد و بياراست . پس همو امروز وّلي و دوست آنهاست و براي آنان عذابي دردناك است. [تالله لقد ارسلنا إلي ُامم من قبلك فزين لهم الشيطان أعمالهم فهو وليهم اليوم و لهم عذاب اليم] و يا در آيه اي ديگر مي فرمايد: شيطان بوسيلهء زينت دادن اعمال آنها را از راه خدا بازداشت و ديگر اين افراد راه هدايتي نيافتند: «و زين لهم الشيطان اعمالهم فصدهم عنِ السبيل فهم لايهتدون» (نمل/24) در برخي آيات نيز خداوند با تعبير ديگر به جاي «زين لهم» از نوعي آرايش و فريببا عبارت «سول لهم» نام مي برد. اين تسويلات و آرايشهاي شيطاني براي كساني است كه در قرآن تدبر نمي كنند و بر دلهايشان قفل خورده است و كساني هستند كه به جاهليت پيشينيان خود باز گشته اند: «ان الذين ارتدوا علي ادبارهم من بعد ما تبين لهم الهدي الشيطان سول َلهم» (محمد ص/20) اين در حاليست كه قبل از اين آيات، خداوند افرادي كه مقابل فريب خوردگاني كه عملشان برايشان زينت شده و آراسته شده قرار دارند را كساني مي داند كه حجت آشكار (بينه) از جانب خداوند خود دارند و در اين روشنايي و نشاني آشكار پروردگار خود جايي براي تزيين شيطاني و فريب نفساني وجود ندارد. خداوند مي گويد كه آيا اين دو گروه همانند هستند؟!: «أَفمن كان علي بينةٍ من ربه كمن زين َله سوءُ عملِه» (محمد ص/14) جالب اينست كه حضرت علي (ع) مي فرمايد شيطان جرمهاي زشت را زينت مي دهد (زين سيئات الجرائِم) اما پس از پيروي از دستوراتش و ارتكاب آن جرائم زشت آنچه را كه زينت داده بود و آرايش كرده بود را انكار مي كند (أنك رما زين) [خطبه 83 نهج البلاغه] و اين غايت خباثت شيطان است. اين سخن امام علي (ع) چنانكه برخي از مفسرين نهج البلاغه گفته اند اشاره به آيه 48 سورهء مباركهء انفال دارد كه وقتي كه شيطان كردار مشرك ين قريش را براي رفتن به جنگ پيامبر اسلام (ص) زينت داد و اين عمل زشت را برايشان بياراست به آنها گفت امروز از جهت توانايي شما برتر هستيد و هيچكس را توان آن نيست كه بر شما غلبه كند و نيز به آنها گفت كه من پشتيبان و فريادرس شما هستم اما هنگامي كه لشكر اسلام ر ا ديد كه دو سپاه اسلام در نزديك مي شوند شيطان بر دو پاشنهء پايش به عقب رفت و به آنان گفت من از شما بريء و بيزارم من چيزي را مي بينم كه شما نمي بينيد . من مي بينم كه جنود الهي براي ياري مسلمانان مي آيند، من از خداوند مي ترسم و عذاب خداوند بسيار سخت و دردناك است: و إذ زين َلهم الشيطان أعماَلهم و قال لا غالب لكم اليوم مِن الناس و إني بريءٌ مِنكم . إني أري ما لا ترون إني أخاف الله و اللهُ شديد العقاب 5- دادن وعده و وعيدهاي دروغ: يكي ديگر از شيوه هاي فريب و نيرنگ شيطا ن، دادن وعده هاي دروغين است . در ماجراي وسوسهء آدم و حوا ديديم كه وعدهء حيات جاودانه و قدرت لايزال وعدهء دروغيني بود كه هرگز انجام شدني نبود . ولي از همين راه شيطان كار خود را به پيش برد . در برخي از آيات قرآن اين شيوهء اغوا گري شيطان كه وعده هاي دروغين و آر زوهاي دست نايافتني به انسان عرضه مي شود مورد اشاره كلام الهي واقع شده است. مانند آيهء 120 سورهء نساء: يعِدهم ويمنيهم و ما يعِدهم الشيطان إلا غرورًا (شيطان آنان را وعده و نويد مي دهد و به آرزو كردن وادارشان مي كند، و وعده و نويد نمي دهد شيطان جز وعدهء فريب) و يكي از َقسمهاي تأكيدي شيطان همين است كه به خداوند عرضه مي دارد «حتما و قطعا از بتدگان و نصيب و بهره اي معين را برخواهم گرفت و پيرو خود خواهم كرد و حتما و قطعا آنان را گماه خواهم كرد و قطعا آنها را به آرزوهاي دروغين خواهم افكند. َلَأتخِذنَّ من عبادِك نصيبًا مفروضًا و َلُأضِلَّنهم و َلُامنينهم …(نساء /118، 119) حضرت امير (ع) در خطبهء 83 نهج البلاغه از خصوصيات شيطان را اين وعده دادن ها و به هوسها و آرزوهاي بيجا در افكندن مي داند: (و وعد فمني) البته شيطان به تناسب وضعيت هر شخص و مشتهيات و علاقمنديهاي هر كسي، وعده هاي دروغين او را براي او در نظر مي گيرد . براي كساني كه وعدهء (ثروت) آنها را مي فريبد با اين وعده و آرزو به پيش مي آيد. براي كساني كه وعده قدرت در آنها كارگر مي افتد با اين وعده و آرزو به پيش مي آيد. براي كساني كه وعده قدرت در آنها كارگر مي افتد با وعده قدرت. براي برخي كه ثروت و قدرت مهم نيست و علم مهم است با وعده علم و دانش و ... در سوره بقره آيه 268 مي بينم براي كساني كه از وضعيت مالي متوسط برخوردارند شيطان با وعيد يعني وعده همراه با تهديد و ترس به پيش مي آيد و وقتي اين افراد مي خواهند كار خيري انجام دهند و انفاق و صدقه اي دهند، آنها را به فقر و تهيدستي وعده و وعيد مي دهد: الشيطان يعدكم الفقر وعده هايي كه كام ً لا با وعده هاي خداوند در تخالف و تضاد است و انسان را از كار خير باز مي دارد. بقيهء اين سخن را به نوبت ديگر وا مي نهم و از خداوند بزرگ مي خواهيم كه ما را از شر دسايس شيطان برهاند…

 

شنبه، 16 آبان ماه ، 1388

  پیام های شما


  اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی





کلیه حقوق این سایت و مطالب ثبت شده محفوظ و متعلق به دکتر سید محمد ناصر تقوی است.
کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است. بازطراحی © 2024
طراحی سایت شخصی، راهکارنوین.